دادستان عمومی و انقلاب پایتخت کشور عزیزمان ایران در مصاحبه‌ای زوایای پنهانی از نحوه اقداماتش جهت خاموش سازی آتش فتنه سال ۸۸ را مطرح کرد و عنوان داشت، نخستین کار
دادستان تهران: عوض کردن قضات پرونده های امنیتی بعد از اتفاق کهریزک/ تعیین وظیفه روزانه بازداشت شدگان در ایام فتنه
عبارات مهم : ایران
روز 8 شهریور ماه سال 1388 بود که تنها بعد از گذشت 3 ماه از شروع فتنه سال 88 دادستان عمومی و انقلاب پایتخت کشور عزیزمان ایران عوض کردن کرد.
عوض کردن قضات پرونده‌های امنیتی بعد از اتفاق کهریزک/ تعیین وظیفه روزانه بازداش
عباس جعفری دولت آبادی در روز 11 شهریور ماه آن سال بر مسند ریاست دادستانی پایتخت کشور عزیزمان ایران نشست مردی که پیش از این در دادگستری خوزستان مسئولیت داشت و به یکباره از سوی مدیر قوه قضاییه به این سمت منصوب شد.
وی که در ایام پر التهاب سال 88 به میدان دادستانی پایتخت کشور عزیزمان ایران آمده بود کارها وسیعی در طول 18 ماه اول فعالیت خود جهت خاموش سازی فتنه 88 انجام داد که به مناسبت فرارسیدن 9 دی ماه با وی مصاحبه ای صمیمی انجام دادیم.
دادستان عمومی و انقلاب پایتخت کشور عزیزمان ایران در مصاحبه‌ای زوایای پنهانی از نحوه اقداماتش جهت خاموش سازی آتش فتنه سال ۸۸ را مطرح کرد و عنوان داشت، نخستین کار
در زیر متن این مصاحبه را می خوانید.
شما 90 روز بعد از وقوع فتنه سال 88 به موجب حکم آیت الله آملی لاریجانی مدیر قوه قضائیه به عنوان دادستان پایتخت کشور عزیزمان ایران منصوب شدید، شرایط پایتخت کشور عزیزمان ایران در آن وقت چگونه بود و فتنه چه ابعادی داشت؟
دولت آبادی: 11 شهریور ماه سال 88 کار رسمی خود را در دادستانی پایتخت کشور عزیزمان ایران شروع کردم و آن وقت تقریباً شهر از لحاظ شدت تظاهرات خیابانی و حمله به اموال دولتی در دود و آتش بود ، به طور مرتب در پایتخت کشور عزیزمان ایران فراخوان داده می شد و به علت تظاهرات روزانه یا هفتگی که برپا می شد تعداد زیادی از افراد دستگیر شده است بودند و افرادی هم در زندان بودند، آن وقت وضع پایتخت کشور عزیزمان ایران از لحاظ شرایط قضایی و انتظامی اضطراری بود.
به علت این که هر روز در پایتخت کشور عزیزمان ایران تظاهرات و تعداد دستگیری ها زیاد بود، به طور مرتب با قضات جلسه می گذاشتم که هرگز افراد بی گناه در میان زندانیان وجود داشته باشند و با توجه به تظاهرات خیابانی طبیعی بود که بعضی افراد به وسیله مامورین پلیس و نهادهای امنیتی دستگیر شوند.
عوض کردن قضات پرونده‌های امنیتی بعد از اتفاق کهریزک/ تعیین وظیفه روزانه بازداش
روند جریان فتنه نه به شدت روزهای اول ولی تا بهمن 89 ادامه یافت؛ ولی شیوه های آن عوض کردن می کرد تا این که سران فتنه حصر شدند. در فاصله شهریور تا عاشورا ناآرامی ها منجر به تظاهرات خیابانی و تخریب اموال عمومی شد و ما مجبور بودیم به طور مرتب پیگیری این عنوان را در اولویت قرار دهیم. یادم است که ظرف یک هفته تعداد زیادی دستگیر شده است بودند، که دستگاه قضایی تلاش کرد به کسی ظلم نشود و به همین جهت اکثر اوقات ما و قضات دادسرای شهید مقدس در زندان می گذشت تا بتوانیم دستگیرشدگان را پالایش کنیم و افرادی که نقشی نداشتند را آزاد کنیم.
علیرغم این که اوضاع پایتخت کشور عزیزمان ایران در آن وقت آشفته بود و تعداد دستگیر ی ها زیاد بود، ما در صدور مجوزها خیلی دقت می نمودیم و تلاش می کردیم از مدار قانون خارج نشویم، شرایط به نحوی بود که از ما انتظار می رفت که در هر سطحی دستور دهیم.
دادستان عمومی و انقلاب پایتخت کشور عزیزمان ایران در مصاحبه‌ای زوایای پنهانی از نحوه اقداماتش جهت خاموش سازی آتش فتنه سال ۸۸ را مطرح کرد و عنوان داشت، نخستین کار
دستگاه قضایی در این بخش بسیار پخته و عاقلانه عمل کرد، نه تابع احساسات می شد که هر چه ضابطین می خواهند دستور دهیم و نه از حدود قانون فراتر می رفت که مردم آسیب ببینند. با مدیریت و هماهنگی قوه قضائیه و از دل این حوادث دادسرای شهید مقدس ایجاد شد، علت آن هم این بود که ما باید پرونده ها را به دادسراهای متفاوت ارسال می کردیم و قضات وقت دادسرای امنیت چند نفر زیاد نبودند که در دادسرای انقلاب مستقر بودند. در آن وقت ایده ایجاد دادسرای شهید مقدس را به قوه قضائیه ارایه دادیم که پذیرفته شد.
و مکان استقرار دادسرا را در زندان اوین قرار دادیم که بتوانیم به حل و فصل پرسشها زندانیان کمک کنیم.
عوض کردن قضات پرونده‌های امنیتی بعد از اتفاق کهریزک/ تعیین وظیفه روزانه بازداش
آیا آن وقت تمام زندانیان را به زندان اوین می بردند؟
دولت آبادی: ما بعد از اتفاق کهریزک و حواشی تلخی که رخ داد تمامی زندانیان را به اوین فرستادیم و تعدادی از قضات در دادسرای شهید مقدس مستقر شدند و خودم به طور مرتب و حداقل هفته ای یک روز به آنجا مراجعه می کردم، راه اندازی این دادسرا باعث سرعت گرفتن پیگیری به پرونده های متهمان جریان فتنه شد و همین امر باعث شد که علیرغم این که هر روز تظاهرات بود بتوانیم جهت افراد دستگیرشده تصمیم مناسب اتخاذ کنیم، به همین جهت خیلی افراد یا در آن وقت آزاد شدند و یا با قرار تأمین مناسب از زندان آزاد شدند و سپس جهت محاکمه فرا خوانده شدند.
این اقدام اثرات زیادی بر روی خانواده ها داشت. طبیعی است که هنگامی که یک نفر بازداشت شود خانواده گرفتار می شود، قضات ما تا دیروقت تحقیقات را انجام می دادند و همین باعث شد خیلی سریع افرادی را که بی گناه بودند و یا اظهار تنبه کردند را آزاد کنیم تا شهر به اوضاع عادی بازگردد.
از جمله اتفاقاتی که در این دوران رخ داد و خیلی هم سر و صدا کرد عنوان محاکمه علنی عوامل جریان فتنه بود، زمانی که به پایتخت کشور عزیزمان ایران آمدم دادگاه عوامل فتنه به صورت علنی انجام و گزارش آن پخش می شد، ما در عین حال که به مبارزه با جریان فتنه اعتقاد بودیم ولی اعلام کردیم این اقدام باید مطابق قانون باشد و با مشورت قوه قضائیه به این نتیجه رسیدیم که پخش این دادگاه ها خلاف قانون و مقررات هست، البته بعضی از دوستان انقلاب از این عنوان دلخور شدند که آیا ما دادگاه فتنه گران را تعطیل می کنیم، اعتقاد بودیم که اگر مدار امور بر قانون باشد و برخوردها قانونی باشد مناسب تر هست. در برابر این تصمیم مقاومت های زیادی وجود داشت، در مطبوعات نقدهای زیادی شد و خیلی ها هم رنجیدند ولی اعلام کردیم که بر اساس قانون واکنش‌ها می کنیم و نباید از ما انتظار خلاف قانون داشته باشید.
فضای روانی جامعه در آن وقت به گونه ای بود که باید دادگاه ها پخش می شد، کیفرخواست ها منتشر می شد و اتهامات هم اعلام می شد، ولی آن را خلاف قانون می دانستیم و اعتقاد بودیم که علیرغم این که جریان فتنه به نظام اسلامی ظلم کرده ولی قرار نیست که دستگاه قضایی کاری بر خلاف قانون انجام دهد، لذا مقاومت کردیم و تشکیل دادگاه ها ادامه یافت ، ولی غیرعلنی بود؛ تنها در یکی دو مورد علنی برگزار شد، ولی انتشار گزارش جلسات دادگاه مطابق قانون بود و تاکید شد که در گزارش دادگاه نباید هویت متهمان فاش شود .
از جمله کارهای مهم که در آن دوران انجام شد انجام تحقیقات در مورد تعدادی از افراد دستگیر شده است در زندان را سرعت بخشیدیم، آن ها زندانی بودند و نقش زیادی هم در جریان فتنه سال 88 داشتند. این پرونده ها خیلی از وقت ما را می گرفت، پرونده های بزرگ و مهمی تشکیل شده است بود که به تحقیقات قضایی نیاز داشت، اکثر پرونده های متهمان جریان فتنه در 6 ماه دوم سال 88 منجر به صدور کیفرخواست شد و به دادگاه ارسال گردید، از جمله کارهایی که در آن وقت انجام شد، تیمی از قضات دادسرا را تشکیل داده بودیم که پرونده ها را به طور دقیق مطالعه می کردند و به همان شیوه ای که گفتم محاکمه انجام می شد، در واقع هم وقت کارهای میدانی انجام می شد، کنترل تظاهرات در خیابان ها از سوی پلیس، دستگیری های هدفمند بعد از حادثه، تعیین وظیفه سریع متهمان و اتخاذ تصمیم جهت متهمانی که برایشان پرونده کیفری تشکیل شده است بود و ضرورت داشت که در زندان بمانند و یا به دادگاه معرفی شوند.
این روند تا آخر سال 88 ادامه داشت و در تمام مدت سال 88 تا دیر وقت در دفترم حضور داشتم و حتی در تعطیلات ایام عید سال های 88 و 89 هم تمام وقت خود را در دفترم در دادستانی می گذراندم و نخستین مرخصی رسمی خود را در سال 1390 استفاده کردم چون مجبور بودم به این مباحث پیگیری کنم. به یاد دارم در همان ایام و در اوج فتنه، افراد زیادی در یک روز دستگیر شدند که این افراد ظرف 48 ساعت تعیین وظیفه شدند. جا دارد که از پلیس و دستگاه امنیتی هم تقدیر کنم.
سیاست ما در آن وقت خاموش کردن آتش جریان فتنه بود. فتنه گران به طور مرتب با فراخوان و تظاهرات خیابانی تلاش می کردند این آتش را شعله ورتر کنند و مردم را برابر نظام قرار دهند. آن ها پشت دو اتفاق پنهان شده است بودند، یکی اتفاق تقلب در انتخابات بود، آن ها تقلب را بهانه کرده بودند در حالی که مقام معظم رهبری با مسئولین ستادهای انتخاباتی صحبت های زیادی کردند، جلساتی زیادی با آن ها گذاشتند و اتمام حجت کردند؛ ولی آن ها توجهی نکردند و به بهانه تقلب عده ای به خیابان ها آمدند، تظاهرات کردند و اموال عمومی را آتش زدند.
این یک اتفاق بدیع در بعد از انقلاب بود، ما بعد از پیروزی انقلاب تظاهرات و آشوب و شورش هایی داشتیم، ولی هیچ وقت در برابر اصل نظام نبود. این نخستین بار بود که بعد از انقلاب چنین اتفاق ای رخ می داد و این که مقام معظم رهبری فرمودند ظلم بزرگ واقعاً همین طور بود. در یک نظام برآمده از مردم که گزینش باشکوهی برگزار شد، بحث تقلب و کودتای انتخاباتی را مطرح کردند و موجب شد که عده ای را به خیابان بکشانند و این عنوان ادامه دار شود.
نکته دوم پررنگ کردن حاشیه ها بر اصل بود، آن وقت بعضی حاشیه ها پررنگ شد مثل این که فلان آقا یا فلان زن کشته شده، وقت می گذاشتیم و پیگیری می کردیم و بعد می دیدیم که دروغ هست. حتی یکی از سران فتنه به منزل یکی از آن ها رفته بود و جهت آن ها مراسم ختم گرفتند، گفتن این حرف ها الان راحت است ولی هنگامی که در شرایط بحران که پلیس در خیابان بود و مردم از زندانی شدن فرزندانشان دلواپس بودند هنگامی که اعلام می شد که فلان آقا یا فلان زن کشته شده است ، دستگاه اطلاعاتی و یا قضایی را به سمت و سویی می بردند که پرسشها زیاد شود.
به پرونده کهریزک پیگیری می شد ولی پررنگ شدن عنوان کهریزک خیلی هزینه ایجاد کرد. نباید اجازه می دادیم جابه جایی زندانیان به یک اتفاق بزرگ تبدیل شود. در سال88 از این گونه موارد زیاد داشتیم. هنگامی که تظاهرات ادامه پیدا کرد و در روز عاشورا مردم احساس کردند که عده ای به اصل نظام تعرض می نمایند و به مقدسات مردم توهین می کنند دلواپس شدند. در عاشورای سال 88 در منطقه شرق پایتخت کشور عزیزمان ایران به عزاداری رفته بودم و چون تازه دادستان شده است بودم و هنوز صورت رسانه ای نبودم کسی مرا نمی آشنایی ، بعدازظهر آن روز با اتومبیل شخصی حدود دو ساعت از مرکز شهر دیدار کردم، حجم تخریب ها و آسیب هایی که به اموال عمومی رسیده بود بسیار اوج بود.
در همان ایام یکی از متهمان فتنه که بعدا هم از کشور خارج شد شعارهایی علیه ولایت فقیه داد که هنگامی که دستگیر شد در زندان اعتراف کرد که اشتباه کرده و به او گفته بودند که این شعارها را بگو. این ها نشان می داد که کار از دست عوامل جریان فتنه خارج شده است بود و منافقین، گروهک ها، لیبرال ها با هم پیوند خورده بودند که حاصل آن را در روز عاشورا دیدیم که علیه مقدسات و ارکان نظام شعار دادند. دستگیری هایی که بعد از عاشورا انجام شد ، خیلی از حقایق را آشکار کرد لیکن تعدادی از متهمان کلیدی بعد از عاشورا دستگیر شدند.
وقتی مردم احساس کردند که ارزش های دینی ارزش در خطر است و عده ای هم به بهانه تقلب در حال تخریب نظام هستند بیرون آمدند و حماسه 9 دی را رقم زدند و آبی بر آتش جریان فتنه ریختند. این امر نشان داد که مردم ظرفیت بسیار بزرگ و مهمی هستند.
این ظرفیت مردمی بعد از انقلاب در جاهای متفاوت همچون جنگ، اشغال لانه جاسوسی و حتی قبل از انقلاب موثر بوده هست. حماسه 9 دی از این باب مهم بود که مردم یک بار دیگر پای نظام ایستادند و بر کارها فتنه گران مهر باطل زدند و به آن ها نشان دادند که علیرغم بعضی از مشکلات، انتقادات و گلایه ها ، هنگامی که اساس نظام در خطر قرار گیرد و دشمن بر صورت جمهوری اسلامی پنجه می کشد و از گروهک ها حمایت می کند، کوتاه نمی آیند. بعضی از عوامل این گروهک ها را در جریان فتنه دستگیر شدند، بعضی از آن ها محکوم به اعدام و حکم بعضی هم اجرا شد.
حضور مردم در حماسه 9 دی یک آزمایش خودجوش تاریخی بود و به همین جهت از آن به عنوان حماسه یاد می شود و قطعا دشمن های ما از یادآوری حماسه 9 دی خشمگین می شوند و دوست دارند که این عنوان سریع فراموش شود و می خواهند فتنه را به یک دعوای خانوادگی میان جریان های سیاسی تقلیل دهند در حالی که فتنه یک توطئه جهت براندازی نظام بود.
جریانات غرب گرا و داخلی با جریانات فتنه پیوند خوردند و الان هم مدعی هستند که ما در انتخابات شرکت کردیم و تنها گفتیم در انتخابات تقلب شده است هست، در حالی که ادعای تقلب، رمز فتنه سال 88 بود. بارها مقام معظم رهبری با این افراد صحبت کردند. سابقه نداشت مقام معظم رهبری این قدر وقت جهت عنوان انتخابات بگذارند، در نماز جمعه پایتخت کشور عزیزمان ایران تبیین و روشنگری کردند تا صف مردم از این افراد جدا شود ولی عده ای در مجالس مخفی تصمیم گیری و تلاش می کردند تا آتش فتنه خاموش نشود.
در واقع به نوعی جنگ احزاب شکل گرفته بود، ظاهر کار دفاع از حقوق مردم، رأی مردم، حضور مردم در انتخابات بود، حتی بعد از این که با تدابیر مقام معظم رهبری و هوشیاری مردم آتش جریان فتنه خاموش شد این ها باز هم به کار خود ادامه دادند. تظاهرات خیابانی جمع شده است بود، آشوب ها رنگ و بویی نداشت، ولی پخش اطلاعیه و سخنان وسوسه برانگیز و کارها خلاف قانون ادامه یافت تا بهمن 89 که منجر به حصر سران فتنه شد.
در آن ایام کشور دچار ناآرامی بود ولی یک ممیزه مهم وجود داشت و یک ظلم بزرگ به نظام اسلامی شد. امنیت مردم خدشه دار شد، اموال عمومی آسیب دید و عده ای جهت این که ادعایی را ثابت کنند کشور را دچار آشوب کردند. اقدام آن ها از لحاظ قضایی جرم و ظلم بزرگی بود ولی مجموعه شرایط ایجاب می کرد که با تدبیر واکنش‌ها کنیم. اصل فتنه در پایتخت کشور عزیزمان ایران بود و آن ها تلاش می کردند که فتنه را سراسری کنند ولی نتوانستند.
خوشبختانه در وقت فتنه همدلی و همراهی زیادی بین مسئولان وجود داشت اگر موفقیتی حاصل شد به علت هماهنگی و همدلی بین مسئولان بود. در آن ایام دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نقش بسیار خوبی در ایجاد هماهنگی ها داشت و دردستگاه قضایی هم هماهنگی های خوبی وجود داشت این که مغلوب فضا و دچار احساسات نشدیم و تعیین و وظیفه مردم برایمان مهم باشد. درس های بزرگی بود که نشان داد اگر میان مسئولان همکاری و هماهنگی باشد اتفاقات خوبی رخ می دهد. هنوز هم آن ایام را، دوران پرافتخاری جهت قوه قضائیه و سایر دستگاه ها می دانم.
برای مثال در آن ایام یکی از دستگاه های امنیتی خواستار دستگیری تعداد زیادی از افراد شده است بود که به آنها اعلام شد شما فعلا 50 نفر را معرفی کنید مابقی پیشکش. این گونه، دستگیر ی ها را مدیریت می کردیم، یعنی بر کارها تدبیر حاکم بود. در واقع دستگاه قضایی تلاش می کرد که با حداقل هزینه جریان را مدیریت کند. رسانه ها هم در آن ایام نقش خوبی داشتند آیا که در آن وقت قوه قضائیه سخنگو نداشت و مجبور بودیم زیاد مطالب خود را از طریق رسانه ها که همکاری خوبی داشتند بیان کنیم.
هنوز هم فتنه گران بر این باورند که ادعاهایشان درست بوده ولی شیوه هایی که جهت بیان یک ادعای ناحق به کار بردند فتنه گرانه بود لیکن مسئولان توضیح دادند که مسئله انتخابات به آن حدی که آنها مدعی بودند نبوده است . ممکن است بعضی حوزه ها نواقصی داشت ولی این که بگویند تقلب صورت گرفته و آن جریانات را به راه بیندازند اشتباه بود ، به هر صورت فتنه سال 88 اتفاق تلخ جهت انقلاب و درسی بزرگ جهت یاران انقلاب بود وبزرگ ترین پیروزی از آن مردم بود که ناامید نشدند و زمانی که مردم دیدند چه ظلمی علیه انقلاب شده است هست، حماسه 9 دی را رقم زدند.
پیش از این که به سمت دادستان پایتخت کشور عزیزمان ایران منصوب شوید اطلاع داشتید که چه حوادثی در پایتخت کشور عزیزمان ایران رخ می دهد آیا امتناعی نداشتید از اینکه چنین مسئولیت سنگینی را قبول کنید؟ این حجم از تصمیمات و اقداماتی که شما انجام دادید تنها تراوش ذهن خودتان بود یا این که سیاست بالادستی هم وجود داشت؟
دولت آبادی: قبل از شهریور سال 88 مدیر کل دادگستری استان خوزستان بودم و چون منزلم در منطقه مرکزی شهر پایتخت کشور عزیزمان ایران بود و زمانی که از خوزستان به پایتخت کشور عزیزمان ایران می آمدم از مرکز شهر عبور می کردم تظاهرات خیابانی را می دیدم و اخبار آن را رصد می کردم. در آن ایام تصمیمات در چند سطح گرفته می شد. قوه قضائیه سیاست های کلی داشت و طبیعی بود که دادستان به تنهایی نمی توانست اقدامی انجام دهد ولی باید بسیاری از تصمیمات را اجرایی می کردیم و این ها وقت بر بود. در دستگاه قضایی هماهنگی های خوبی وجود داشت. مدیر قوه قضائیه و سایر مسئولان قضایی در این زمینه دغدغه داشتند ، تسریع در کمک به مردم ، نجات افراد بی گناه، پیگیری سریع و اتخاذ شیوه های عاقلانه در برخورد با فتنه محورهای تصمیم گیری بود.
آیا آن دوران تصمیمی گرفته اید که بعداً به این نتیجه برسید که اشتباه بوده است ؟
دولت آبادی: تلاش کردم که زیاد کارها با مشورت انجام شود آیا که خدمت قضایی کار حساسی هست، با حقوق مردم ارتباط دارد. کلامی بی جا و تصمیمی ناپخته آینده خیلی ها را رقم می زند، بنابر این در تمام این سال ها تلاش کردم تصمیمات با مشورت و عجولانه نباشد ، ولی قضاوت با مردم است.
در ایام فتنه بحث کشته سازی مطرح بود که جریان فتنه روی آن مانور می داد آیا توضیحی در این زمینه دارید؟
دولت آبادی: در آن وقت شیوه های زیادی جهت جنبش افرادی که در تظاهرات شرکت می کردند وجود داشت. از جمله این که اتفاقاتی خلاف قاعده رخ دهد تا حکومت به ظلم متهم شود، به همین جهت پروژه کشته سازی را رقم زدند و مدعی می شدند که بطور مثال ماشین از روی فلان فرد عبور کرده یا گفتند ندا آقاسلطان فوت شده، تمام این ها مورد به مورد پیگیری شد ولی شعبه خاصی جهت پیگیری به این امر ایجاد نشد. این ها ترفندهایی بود که جریان فتنه و غرب راه انداخته بودند تا مردم را به خیابان بکشانند. پرونده کسانی که در آن وقت در خیابان ها کشته شدند یا افرادی که مجهول الهویه بودند در دادسرای جنایی مورد بررسی قرار داده شد و جهت تعدادی دیه تعیین که پرداخت هم شد.
آیا شما بعد از اتفاق کهریزک جهت بررسی اوضاع به آنجا رفتید؟
دولت آبادی: شروع کارم همزمان با رسانه ای شدن پرسشها کهریزک بود، گزارش مرتبط با این پرونده آماده شده است بود، با قضات دادسرا جلسه گذاشتم و از آن ها در خصوص تعداد زندانیان و وضعی که در کهریزک پیش آمده بود و هم چنین افرادی که در جریان فتنه در پایتخت کشور عزیزمان ایران دستگیر شده است بودند توضیح خواستم. نخستین کاری که کردم قضات پرونده های امنیتی دادستانی را عوض کردن دادم و از قضات دیگری استفاده کردم لیکن باید جهت پیگیری به پرونده ها فضای تازه آماده می شد.
فارس
واژه های کلیدی: ایران | پرونده | تظاهرات | اخبار سیاسی و اجتماعی
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
